اعلام شد نتایج کنکور کشوری
برپاشده دوباره به هر خانه محشری
فرزند خویش را پدری کوفت با کتک
بی عرضه خواند خواهر خود را برادری
بردخترش سپیده زنی طعنه زد که هان
تو از فرشته دختر همسایه کمتری
آیا نگفتمت مرو از راه عاشقی
دکتر شدن عزیز دلم نیست سرسری
رد شد نسیم و مادر او با تشنجی
در بخش سی سی یو شده امروز بستری
حالش گرفته ناصر از این رو که عاطفه
دیگر مرا قبول ندارد به همسری
آن دارد اعتراض به سهمیه ی پیام
وین دارد اعتراض به سهمیه ی پری
زانوی غم گرفته رضا در بغل ولی
بیژن سپرده گوش به آهنگ بندری
شهرام شاکی است که خوردست حق او
بهرام نورچشمی آقای آذری
محسن قبول شد ادبیات فارسی
تا بسترد غبار غم از روی انوری
یک چند هم پیاله ی سعدی شود سپس
درویشی اختیار کند برتوانگری
جن و ملک به خاطر او نوحه می کنند
کاخر نبود رشته از این رشته بهتری
این رشته خوب هست ولی پول ساز نیست
بی پول نیز راه به جایی نمی بری
امسال باز ژاله نیاورد رتبه ای
زان روکه برکلاس خصوصی نزد سری
خود را به یُمن شهریه ای تقویت نکرد
پولی نکرد بیهده در جیب دیگری
در دوره ی شبانه پذیرفته شد نگار
زین روبه فکر شهریه افتاده مادری
باید به هر طریق که باشد برای او
مانتو فراهم آرد وجوراب و روسری
کنکور! ای بهانه ی رد و قبول ما
ای آنکه از هر آنچه که گویم فراتری
آخر چه لعبتی تو که دلها ربوده ای
وزهرچه که تصور آن را کنم سری
بس خوابها زچشم جوانان پرانده ای
آن سان که رم کنند زبامی کبوتری
درسایه ی تو بود که ساسان پزشک شد
وزاتش تو بود دلش سوخت اصغری
از دولت تو بود که فرزند رستگار
شد خواستگار دختر مرحوم قیصری
با مدرکی که بعد تو گیرند این و آن
پیر و جوان دهند به هم درس دلبری
این دیگ را که دولت مسکین نهاده بار
ناپزتر از تو نیست به عالم چغندری
کنکور! ای مراد جوانان روزگار
سرسخت مثل آهن و سد سکندری
نام تو را سزاست گذارند کورکُن
چون نیست ارمغان تو جز کوری و کری
هرچند بوده ای همه را جاده صاف کن
همواره چون وزارت راه و ترابری
اکنون بیا ببین که به هر راه و نیمراه
دانشگهی نشسته به امید مشتری
روزی رسیده است که با اسکناس سبز
لیسانس می دهند به هر ماده و نری
تحصیل را چه سود وز مدرک چه فایده
تا پارتی نباشد و نگشایدت دری
بنگر که پاره کاغذ لیسانس و دکتری
دارند هر دو بر در کوزه برابری
طولی نمی کشد که پی اخذ مدرکی
باید که روی جانب سمساری آوری
همایون علیدوستی
:: موضوعات مرتبط:
جوک و طنز ,
,